اولین جلسه ی کلاس های آمادگی کنکور ارشد

به سلامتی و میمنت بلاخره قراره امروز کلاس های من تشکیل بشه؛عین این بچه دبستانی ها ذوق کردم :)))
شنبه هم با خانم واثقی رو در رو حرف زدم ان شاا... برسم خونه با جزئیات مینویسم یادم نره
 الانم از کتابخونه موسسه دارم اخبار را مخابره میکنم :))))
رسما رو ابرها هستم الان!!! :))))

خانم حقیقت گو

دیشب به سرم زد که به معلم علوم سال سوم راهنماییم زنگ بزنم

یعنی درست ده سال از اون سال می گذرد

با دلهره شماره ای که از ایشون داشتم را گرفتم

اصلا دلم نمی خواست بعد از ده سال خبر بدی بشنوم

پسر یا همسرشون گوشی را برداشتند و اعلام کردند که مسافرت هستند و شماره ی جدیدشون را دادند

به غایت خوشحال شدم

با روی باز پذیرای من شدند

سر از پا نمی شناختم

شمال بودند

میگفتند که با زنگ زدن من مسافرت لذت بخش تری برایشان مهیا شده

قرار شد هفته ی بعد قرار بگذارند که ببینمشان

امروز رسما روی ابرها هستم :)))))