امروز در یکی از شبکه های اجتماعی خبری را خواندم
"داعش به یکی از شهرهای مرزی عربستان به نام عرعر حمله کرد"
الان دیدم جامعه آنلاینبه نقل از شبکه ی خبر هم این خبر را تایید کرده است و ملک عبدالله از السیسی رئیس جمهور مصر درخواست کمک کرده که اگر داعش پا به خاک عربستان گذاشت مصر از عربستان حمایت کند
یاد یک حدیثی از پیغمبر افتادم که همیشه مادرم نقل می کنند
مادرم میگفتند در کلام پیغمبر آمده که در آخر الزمان یهودی ها تمام قسمت های نیل تا فرات را می گیرند و به مکه و مدینه حمله می کنند و در پایان مصر مکه و مدینه را از تصرف اون ها خارج میکند
و به تصور من یهودی ها در کلام پیغمبر همین داعشی های تکفیری هستند
حالا عربستان به دست و پا افتاده ،گروهی را که خودش تجهیز کرده 112 کیلومتر از مرزش را گرفتند
در جایی خوانده بودم که در آخرالزمان همان اتفاقاتی که قبل از جنگ حضرت علی با خوارج اتفاق افتاده بود دوباره به سر مردم این زمان خواهد آمد
در زمان امام علی خوارج زنی باردار را به جرم شیعه بودن جلوی چشم همسرش به فجیع ترین وضع میکشند و زنده زنده شکمش را میدرند و بچه را بیرون می کشند که این واقعه دل مولاعلی را به درد می آورد وقتی خبر را می شنوند
حالا جریان طلبه ی شهید سید محمدرضا بطحایی هست
این بلا را سر همسر ایشون هم آوردند یعنی دقیقا کاری که در زمان حضرت علی (ع) واقع شده بود
فقط تنها دعامون در این زمان می تواند این باشد که :
اللهم عجّل لولیک الفرج
دوستان خواهش می کنم بیشتر دعای الهی عظم البلاء را قرائت کنید
فرج ما در فرج مولامون امام زمان (عج) هست
التماس دعا
دیشب به سرم زد که به معلم علوم سال سوم راهنماییم زنگ بزنم
یعنی درست ده سال از اون سال می گذرد
با دلهره شماره ای که از ایشون داشتم را گرفتم
اصلا دلم نمی خواست بعد از ده سال خبر بدی بشنوم
پسر یا همسرشون گوشی را برداشتند و اعلام کردند که مسافرت هستند و شماره ی جدیدشون را دادند
به غایت خوشحال شدم
با روی باز پذیرای من شدند
سر از پا نمی شناختم
شمال بودند
میگفتند که با زنگ زدن من مسافرت لذت بخش تری برایشان مهیا شده
قرار شد هفته ی بعد قرار بگذارند که ببینمشان
امروز رسما روی ابرها هستم :)))))
امروز ناخودآگاه احساس خوبی دارم
منتظر اتفاقات خوب هستم
خدایا متشکرم که هستی و تنهام نمیذاری
میخوام از امروز کارهای ارشدم را شروع کنم و با برنامه پیش برم
حتما باید هدف گذاری دقیق داشته باشم
همه چیز به خودم ربط داره
به تلاشم و البته توکلم به خدا
پیش به سوی ارشد مخابرات در دانشگاهی خوب...
به امید خدا
دارم روزهای سختی را از نظر احساسی میگذرانم
احساس میکنم دنیا و تمام بدبختی هایش آوار شده روی سرمن
تنها امیدم خداست
خدایی که تا به حال تنهایم نگذاشته است
با تمام وجودم حسش می کنم
خدایی که داشته ی من درتمام ناممکن های زندگیست
خدایا باش
همین که هستی دلگرمی من است به تمام دنیایی که دست به دست هم داده تا از من کوهی از غم بسازد
من به تو امیدوارم
به رحمت تو
به کائناتی که خدایش تو هستی
خسته از همه کس
ناامیدانه به تو پناه آورده ام
تو پناه دل خسته ی منی
باش
در همین نزدیکی..